خدایا لحظه ای ما را به خودمان وامگذار
شهید «علیجان آوار رمضانی» - فرزند حسین و فاطمه- در تیرماه 43، در سه قلعه، بوشمیر، از توابع شهرستان فردوس متولد شد. خانواده او پس از تولد علیجان به روستای سردق بجستان کوچ نمودند. به علت چادرنشینی و کوچ کردن خانواده، نتوانست درس بخواند. در میان واجبات، روی نماز تاکید خاصی داشت و دعای همیشگی اش بعد از نماز این بود که «خدایا مارا لحظه ای به خودمان وامگذار.» در نصیحت به برادرانش می گفت:«باید نماز خواند که در صورت نخواندن نماز پایه های دین سست می شود.»
علیجان در بهمن 63 به منظور گذراندن دوره آموزشی خدمت، راهی بیرجند شد، و پس از دوماه عازم جبهه های نبرد اسلام علیه کفر گردید. وی مدت 5/1 سال از خدمت ارزنده خود به میهن را ، در جبهه انجام داد و سرانجام در اثر اصابت ترکش به پهلوی چپ، در منطقه مهران به دیدار حق شتافت. پیکر مطهرش دو روز بعد از شهادت و پس از تشییعی باشکوه در روستای سردق بجستان به خاک سپرده شد.
به نقل از روزنامه کیهان :۷/۱۰/۸۸
بوی خوش نم کاهگل بعد از یک باران پاییزی آدم را سرمست می کند...
چقدر دوست دارم پس از باران قدم زدن در کوچه های سردق را...
سردق . [ س َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لب کویر بخش بجستان شهرستان گناباد. سکنه ٔ آن 600 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، ارزن و زیره است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
همه هستی ام فدای لب عطشان حسین
هر چه دارم و ندارم همه قربان حسین
عمرم از کودکی من به همین عشق گذشت
که به پیری شوم از پیرغلامان حسین
شیر مادر به خداوند می عشقم بود
خوردم و مست شدم؛مست و غزلخوان حسین
پای تا سر اگرم بر سر دارم بکشند
نکشم دست یکی لحظه ز دامان حسین